این پایان نامه در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی میباشد
فهرست مطالب:
چكيده
مقدمه 1
فصل اول
رابطه روانشناسي و دين 11
تعريف دين 15
بررسي تئوريهاي روانشناسانة دين 21
ـ تئوري تحولي پياژه 22
ـ تئوري اريكسون . 25
ـ آلپورت 27
ـ يونگ 30
ـ هيوم .. 35
ـ فرويد 42
علل گرايش به دين 47
پيامدهاي گرايش به دين 50
ـ جيمز 51
تجربة ديني 59
تعارض علم و دين 60
كثرتگرايي ديني 68
فصل دوم
تعريف تجربة ديني 76
پيشينة تاريخي تجربة ديني 79
اقسام تجربة ديني 83
ديدگاههاي مختلف در مورد انواع تجربههاي ديني 86
ـ تجربة ديني نوعي احساس است 86
ـ تجربة ديني نوعي تجربة مبتني بر ادراك حسي است 95
ـ تجربة ديني ارائه نوعي تبيين مافوق طبيعي است 98
نمونههاي تجربة ديني 104
آيا تجربههاي ديني هستة مشتركي دارند 118
تجربههاي عرفاني 120
ـ آيا تجارب عرفاني معرفتزا است 131
آيا تجربة ديني ميتواند اعتقاد ديني را توجيه كند 135
فصل سوم
نگاهي نقادانه به موضوع 149
ـ تقدم شرك بر يكتا پرستي 164
ـ موهوم پنداري باورهاي ديني 165
ـ گناه نخستين 166
ـ خداي پدرگونه 167
ـ مفهوم جنسيت 168
ـ تعميم ناروا 170
فهرست منابع و مآخذ (فارسي) 180
فهرست منابع و مآخذ (انگليسي) 184
چكيده انگليسي 185
چكيده
روانشناسي دين ، بررسي مسئله دين است از جنبه دروني و فرديِ آن . اين گستره سعي مي كند با تحليل رواني انسان ( از طريق روانشناسي ) ، ريشة پيدايش دين و همينطور پيامدهاي اين گرايش را مورد مطالعه قرار دهد. در اين باب ، نظريه هاي موافق و مخالف بسياري ارائه شده است .
علل و انگيزه هاي بروز ديدگاه روانشناسانه دين ، سير تاريخي آن ، تئوريها و نظريه هاي قابل توجه در اين زمينه ، همچنين پيامدهاي تبيين شخصي و رواني دين كه از مهمترين آنها مي توان به پلوراليسم ديني اشاره كرد ، درفصل اول اين رساله مورد مداقه قرار گرفته است .
از مهمترين و محوري ترين مسائل مورد بحث در روانشناسي دين ، ميتوان از بحث ‘تجربه ديني’ نام برد كه به عنوان گوهر و اساس اين ديدگاه ، مورد توجه و دقت نظر متفكرين ، متألهان و همچنين روانشناسان قرار گرفته است . يكي از مهمترين فرضيه هاي مورد بررسي در اين مبحث ، معرفت زايي تجربيات ديني است و اينكه آيا تجربه ديني ميتواند از لحاظ معرفتشناسي ، عينيت داشته باشند ؟
بيان نظريات مختلف در مورد اين مسئله ، كه در فصل دوم به آنها اشاره شده ، تا حدودي اظهار نظر در مورد آن را آسان مينمايد .
نقد و بررسي موضوع نيز ، همراه با بيان نظرات متفكرين معاصر و نتيجه گيري كلي از بحث ، اجمالاً در فصل پاياني رساله آمده است .
ما حصل بحث :
ـ روانشناسي دين ، نگاهي دروني ، رواني و فردي به دين است ، بدون در نظر گرفتن جنبه هاي اجتماعي ، فرهنگي و … آن .
ـ تبيين شخصي و دروني دين ، از بسياري از تعارضات ميان عقايد ديني و ساير ابعاد زندگي جلوگيري كرده و خواه و ناخواه ، اصطكاك هميشگي ميان دين و علم را
از بين مي برد.
ـ از طريق ارجاع تجربيات شخصي و فردي به پيش فرضهاي ديني و زمينه هاي مذهبي افراد ، تجربيات ديني قابل تعريف بوده و به عنوان مهمترين عامل تحويل دين به روانشناسي ، مورد بررسي و دقت نظر قرار مي گيرد .
ـ تجربيات ديني از لحاظ معرفت شناسي مي توانند عينيت داشته باشند و اعتقادآور باشند ( اما فقط براي صاحب تجربه و نه ناظران ، بلكه براي ناظران خارجي ، تنها جنبه آشنايي دارد )
ـ از بارزترين نتايج تبيين و تفسير دروني و فردي دين ، اعتقاد به پلوراليسم ديني
( كثرت گرايي ديني ) است كه امروزه با گسترش اين روند در جوامع غربي ، حقانيت مكاتب توحيدي و اعتقاد به صراط مستقيمي واحد ، به زير سؤال رفته و تا حدودي تضعيف شده است .
ـ دين از طريق تجربه دروني و شخصي قابل ادراك است ، و اين ادراك بر اساس فطرت كمالجوي انسان و طبيعت وي استوار است .
ـ تجربيات ديني در صورت عينيت يافتن ، مي تواند معرفت زايي كرده و اعتقادات ديني را توجيه نمايند؛ اما اين مسئله در مورد شخص تجربه كننده صادق مي باشد و براي شخص ناظر هيچ الزام و ضرورتي ، براي اعتقاد از طريق تجربه ديني وجود ندارد.