فهرست
مقدمه. 2
کانسپت چیست؟. 2
آفرینش معماری. 5
کانسپت ها: 6
کانسپت ها و طراحی معماری. 8
ایده ها 9
کانسپت ها و ایده ها 10
سناریوهای کانسپچوال. 11
سلسله مراتب کانسپت.. 20
مینیات و انتقاد از خود : 20
انواع پنجگانه کانسپت.. 21
کانسپت قیاسی (Avalogies) 21
استعارات و تشبیهات (کانسپت های استعاری. 23
جوهری (کانسپت های جوهری Essences 23
پاسخ مستقیم و حل مساله (کانسپت های برنامه ای Prigrammatic. 25
ایده آل ها (کانسپت های ایده آل گرا 26
بررسی روش های تبدیل ایده به فرم. 29
انواع کانسپت.. 34
سلسله مراتب کانسپت.. 34
برای دانستن کانسپت 2 نکته را باید بدانیم. 34
محصول ( بنا ) تجسم و تخيل تفکر. 40
روش های مختلف طراحی معماری. 43
سلسله مراتب کانسپت نیز به شرح زیر است.. 48
استفاده بی جا از کلمه کانسپت در معماری. 49
خلاقیت در معماری امروز 50
انواع پنجگانه کانسپت.. 54
حل مسأله. 55
ایده آل ها 56
منابع. 56
مقدمه کانسپت چیست؟
معماری همواره با مسائل مختلفی سروکار دارد و عوامل موثر بر شکلگیری پروژه بیشمارند. در این میان کار اصلی معمار یافتن جوهر منحصر بفرد و مسأله اصلی هر پروژه و پاسخگویی به آن با یک ایده قوی است. از این طریق است که ایده تولید میشود. ایده حاصل دانش، تفکر، آگاهیها و دانستههای موجود در ذهن طراح و در ارتباط مستقیم با جهان پیرامون وی است. اطلاعاتی که از جهان بیرون توسط حواس کسب میشوند و به ذهن میرسند، نقش مهمی در پیدایش ایده ایفا میکنند. به همین علت جان لاک میگوید: ایده از عملیات ذهن بر محسوسات پدید میآید. تمام پدیدههایی که در این جهان وجود دارند، از قبیل یک ساختمان، یک فرم طبیعی، یا حتی یک داستان و یک شعر میتوانند به کاتالیزورهایی برای پرورش ایده در ذهن تبدیل شوند. منابع ایده همه جا در میان اشیاء روزمره زندگی، در طبیعت، درعلوم مختلف، در معماریهای تاریخی و خصوصاً در برنامه و محیط سایت وجود دارند. اما یک ذهن خلاق و کنجکاو نسبت به اطلاعات موجود در محیط پیرامون است که میتواند ایدههای خلاقانهای را ابداع کند. از این رو جمعآوری اطلاعات که در معماری به میزان قابل توجهی بصری هستند و اغلب از مشاهده شرایط محیطی پروژه بدست میآیند، نقش مهمی در شکلگیری ایدههای معمارانه دارد.
طبیعی است که در آغاز کار یا در ضمن طراحی به علت تعدد مسائل پیش روی معمار، ایدههای فراوانی شکل بگیرند. در اینجا نقش معمار اولویتبندی ایدهها براساس اصلیترین مسائل و پالایش و تلفیق ایدههای خرد و کلان برای رسیدن به ساختاری منسجم است. در ضمن در مرحله طراحی جزئیات پروژه نیز میتوان از ایدههای متناسب با کلیت و اجزاء طرح استفاده کرد.
پیشرفت فرهنگ معماری نیازمند ارائه ایدهها و در حقیقت راهحلهای خلاقانه و نوین توسط معماران میباشد. به همین علت بکارگیری صحیح و خلاقانه ایدهها مهمترین بخش معماری محسوب میشود. طراحی معماری از ایدههایی مجرد و ذهنی آغاز میشود و سپس به طرح فضای عینی معماری میانجامد.
با اینکه داشتن ایدههای قوی در معماری حائز اهمیت است، اما تنها داشتن ایدههای خوب و خلاقانه برای رسیدن به یک معماری مطلوب کافی نیست. یک ایده معمارانه خوب علاوه بر نوآورانه بودن باید از قابلیتهای دیگری برخوردار باشد تا در نهایت یک معماری مطلوب و ماندگار از این ایده حاصل شود.
از آنجا که معماری هنری کاربردی است و ما در معماری میخواهیم به نتیجهای ملموس دست یابیم، باید این توانایی را داشته باشیم که از ایده که از شناختههای ما بصورت مجرد و خالص استخراج شده است، به یک محصول و یا فرایندی برای تولید محصول معماری برسیم. علیرغم اهمیت فوقالعاده زیاد ایدههای معمارانه، توجه صرف به ایدهپردازی در طراحی معماری و غفلت از سایر جنبههای معماری همچون فرم میتواند آثاری با ایدههای قوی را به تدریج به ورطه فراموشی بسپارد، زیرا در طول زمان معانی اولیه فراموش میشوند و آنچه میماند فرم است.
ایده پس از شکلگیری در ذهن طراح باید با طی مسیر لازم به فرم تبدیل شود. از این رو چگونگی استخراج ایده از مقولات شناخته شده و پدیدههای اطراف و نیز تبدیل آن به فرم معماری حائز اهمیت است، زیرا تبدیل مستقیم چیزهایی که کنجکاوی ما را جلب کردهاند، به معماری ناممکن و بعضاً امری سطحی و پیش پا افتاده است. مسأله عمده در فرایند طراحی شناسایی مشخصههای اصلی پدیدههایی است که معمار آنها را به عنوان منابع خلق ایدههای معمارانه در نظر گرفته است. ذهن کنجکاو عصاره یا ویژگی مهم آن چیزهایی را که با حواس شناخته است، استخراج و سپس آن را با استفاده از استراتژی مشخص به فرم تبدیل میکند.
تبدیل ایده به فرم یکی از مهمترین بخشهای طراحی معماری است. همان قدر که در معماری داشتن ایده مهم است، گذر از مرحله ایده به فرم نیز اهمیت دارد. حساسترین و تعیینکنندهترین مسأله در آغاز طراحی تبدیل ایدههای اصلی و محوری پروژه به ساختاری دارای شکل میباشد. ایده در مرحله آغازین ممکن است فکر خالص باشد و با عناصر شناخته شده غیرمعماری تصور گردد، و سپس به ایده معمارانه و دست آخر به ایده فرمال تبدیل شود. ایده فرمال نیز با خود فرم متفاوت است، زیرا ایدهها میتوانند به صور مختلف متبلور شوند. تبلور پیش از آنکه با فرم تعیین شود، با استراتژی طراحی تعیین میشود. در نتیجه ممکن است یک ایده یکسان با اتخاذ استراتژیهای طراحی متفاوت به دو طرح مختلف بیانجامد. از این رو میتوان گفت ایدهها مصالح طراحی هستند و فرمها تبلور فرایند تولید.
تبدیل ایده به فرم در گرو دو شرط اصلی است: قابلیت شکلزایی ایدههای نخستین و مهارت و دانش طراح در رابطه با تبدیل ایده به فرم. نکته مهم در تبدیل ایده به فرم قابلیت شکلزایی ایده است و البته این قابلیت چیزی نیست که به خودی خود وجود داشته باشد. قابلیت شکلزایی هم به منبع ایده مربوط است و هم به ذهنیت طراح. ذهنی خلاق است که ورای ظاهر پیش پاافتاده یا گنگ مسائل مورد مطالعه و پدیدههای روزمره میتواند قابلیتهای شکلزایی را شناسایی کند.