مقاله نقش اخلاق در موفقيت سازمانها در عصر اطلاعات
چكيده
هر چند رابطة بين اخلاق و مديريت سازمانها از گذشته كم و بيش مورد توجه بوده است، اما با ورود به عصر اطلاعات، لحاظ كردن جنبههاي اخلاقي در مديريت براي كسب موفقيت ضروري گرديده است. هدف اين مقاله، نشان دادن اين ضرورت و پرداختن به برخي جنبههاي آن است كه ميتواند بر موفقيت سازمانهاي امروزي مؤثر باشد.
اخلاق، مجموعة احكامي است كه درستي يا نادرستي رفتارها را در يك جامعه معين ميكند. اما اين احكام متنوع و گاهي به نوعي متضاد ميباشند و بستگي زيادي به موقعيت و زاوية ديد دارند. به علاوه هر چند اخلاق متناسب با تحولات جامعه پويايي خاص خود را دارد، اما نميتواند سريعاً خود را با تغييرات شديد سازگار كند،
عصر اطلاعات به معني افزايش اهميت فرايند توليد اطلاعات نسبت به فرايند توليد كالا و انرژي است. در اين فرايند، مهمترين منبع توليد، انسانها و مهمترين فعاليتها، نوآوري و خلاقيت و تبادل اطلاعات است. به علاوه عصر اطلاعات باعث شبكهاي شدن ارتباطات شده است، بديهي است كه اين شرايط واكنشهاي اخلاقي خاص خود را نيز ميطلبد. مسئله مهم اين است كه قضاوت افراد در مورد درستي يا نادرستي كارها، به شدت بر عملكرد آنها به عنوان عامل اصلي توليد و تبادل اطلاعات تأثير دارد. و هم چنين شبكههاي ارتباطي باعث افزايش قدرت گروههاي اجتماعي شده است و در نتيجه انتظارات اجتماعي از سازمانها را بالا برده، هرگونه فعاليت سازمانها را زير ذرهبين قرار داده است.
بنابراين هر چند هدف اصلي سازمانها در طول زمانها، كارايي اقتصادي بوده است، اما مديران در عصر اطلاعات براي دستيابي به موفقيت بايد به انتظارات اجتماعي و احكام اخلاقي واكنشهاي متناسب نشان دهند و در بهترين حالت قادر باشند اين گونه انتظارات را با اهداف اقتصادي سازمان تلفيق كنند و دستيابي به اهداف بالاتري را امكانپذير كنند.
اين مقاله با نگاهي به اخلاق و سازمانهاي عصر اطلاعات شروع و سپس روابط اخلاق با جنبه هاي مختلف مديريت سازمانها بطور كلي و سپس سازمانهاي عصر اطلاعات بررسي ميشود و در پايان برخي موارد كه ميتواند به موفقيت بيشتر سازمانها در عصر اطلاعات كمك كند، ارائه ميگردد.